فروشگاه اینترنتی سنترکالا centrekala. لوازم خانگی. صوتی و تصویری : عمده و خرده بار

صفحات جانبی

تماس با ما

بودجه بندی خوب

بنام خدامحورمهربانی

باسلام وعرض ادب وارادت حضورهمه بزرگواران

باتوجه به اینکه بودجه بندی ومباحث ان نقش اساسی درپایداری وپیشرفت کشور،خانواده وحتی خوداشخاص داردوباتوجه به اینکه الان زمان بودجه نویسی وبررسی وتائیدوتصویب ان توسط دولت ومجلس است بران شدیم طی دومحورمباحث بودجه بندی خوب رابررسی وتحلیل وپیشنهادات خودرابصورت راهکاربیان کنیم محوراول بیانات بنده حول بودجه بندی خوب درخانواده وزندگی شخصی خود افراداست. ومحوردوم سخنان بنده حول بودجه بندی دولت بصورت کلان دررابطه بابودجه بندی دردولت است.

اول اجازه می خواهم تعاریفی ازبودجه بندی خدمتتان ارائه کنم، باتوجه به بیان استادان گرانقدرونوشته های انهادررابطه بابودجه بندی این مواردبیان شده : بودجه ابزاری است که عملاازطریق ان کلیه برنامه هابیان میشودودررابطه بایک ضابطه کمی موردارزیابی قرارمیگیردبرنامه ریزی وکنترل دوویژگی اساسی بودجه ریزی راتشکیل میدهد. درتعریف دیگربه عنوان یک ابزاربه ان نگاه میشودکه برای طراحی فعالیت های اینده که شامل براوردهزینه هاوامثالهم هستش. درتعریف دیگری مشخص کردن نتایج موردانتظاردریک دوره زمانی مشخص هستش. ودرتعریف دیگری به عنوان صورت مالی به ان نگاه میشودکه برای رسیدن به هدف مشخص تهیه میشود. 

برای اینکه اول بنده دررابطه بابودجه بندی خانواده وشخصی می خواهم صحبت کنم تعریفی تحلیلی وقابل درک برای عموم خدمتتان عرض میکنم. بودجه وبودجه بندی درمعناوتعریف عمومی ان یعنی اینکه ماباتوجه به یک دوره معین مثلاشش ماهه یایکساله یاحتی ماهانه نیزمیتوان گفت برای رسیدن به هدف یاهدفهای معینی باتوجه به میزان درامدفعلی واینده موردنظرچه مقداربایدهزینه کنیم واین به نوعی پیش بینی است وبانام برنامه بودجه ازان میتوان یادکرد. 

بودجه بندی خوب همیشه به سودخانواده وشخص عمل میکندوافرادرامتوجه اشتباهات وکنترل هزینه هاجهت جلوگیری ازهزینه های بیهوده میگرداند.زمانی که طی یک برنامه مشخصی میزان درامدفعلی واینده خودراباتوجه به کارهایی که انجام میدهیدمتوجه نواقص موجودشده ودرپی یک برنامه ریزی درست برای تعریف نوین اززندگی وشغل خودبرمی اییدودرجهت پیشرفت ورفع نواقص وبهبودقدم برمیدارییدوهمچنین ازاسترسهای بیهوده مالی خودرامیرهانید.

برای بودجه بندی خوب بایدمشخص کنیم چه میزان درامدبرای یک دوره معین داریم،چه میزان ازان صرف هزینه های جاری زندگی وشخصی میشوندوچه مقداران برای پس اندازوطراحی برنامه هایی برای اینده میشود واین نحوه عملکردمارادرطول مدتی که مشخص کردیم رانشان میدهدونتایج خوب وبدرابصورت مشخص نمایان میسازدبودجه خوب اقتصادراپویامیسازدوامیدرابیشترمیکند. وشورواشتیاق وهیجان لازم رابرای عملکردهای بهترواثربخش تربه جریان می اندازد.

امابخش دوم صحبت بنده دررابطه بابودجه بندی دولتی است.باتوجه به اینکه تمامی بدنه کارشناسی جامعه مابه بودجه بندیهای اشتباه درسالهای اخیراذعان دارندوهمانگونه که همگان میداننداکثردرامدکشورازفروش ثروتهای ملی ومالیاتهای مردم صرف هزینه های جاری وبه عبارتی بودجه جاری دولتهاشده واین بدلیل نبودن ویاضعیف بودن دیدگاه استراتژیکی ویاکم توجهی به ان ازسوی بدنه کارشناسان واجراکنندگان ارشد جامعه بصورت کلان خودرانشان میدهد وعملامادربخشهای مهم کشوربخصوص اقتصادوبازرگانی وصنعت دارای ضعفهای متعددخودساخته هستیم.

بنظرمیرسدهرکسی امده درکوتاه مدت بیشتربه نفع گروهی وتیمی ویابادیدگاه کوتاه مدتی عمل کرده وبرای بلندمدت کارهایی که دربخشهای گوناگون شروع شده مشکلات ومسائل بزرگی برایش بوجودامده وخیلی هارابه زحمت انداخته ودربیشترمواردضررهای جبران ناپذیری بوجوداورده وبخاطرهمین لازم هستش واین خواسته مردمی که بودجه کشوروهزینه های ان بادیدبلندمدت برنامه ریزی بشه ودولتهامیتوانندخودراازچنگ هزینه های جاری که گاهابیشترازهشتاددرصدبودجه کشوررامی بلعدخودرابرهانندوبیشتربه نگاهی به اینده پراین راه هزینه کنند.

امروزه همگان میداننداکثریت بودجه کشوربه جیب کارکنان دولتی بخصوص بخش مدیریت وسرپرستی درسازمانهاگوناگون ان سرازیرمیشودوحقوق هاوپاداشهاوکارانه هاوفوق العاده های گوناگون وتحت عناوین ومواردمتفاوت به انهاپرداخت میشودواین میتوان گفت نزدیک به پنجاه درصدازبودجه جاری کشوراست باتوجه به اذعان رسانه هابیش ازسیصدوسی هزارمدیروسرپرست درسازمانهای گوناگون دولتی وجودداردوبیشتربودجه جاری درجیب انهاست واین واقعابااین درامدهای سایرافرادوحتی خیلی ازافرادهم رتبه دربخش دولتی وخصوصی به هیچ وجه همخوانی نداردواین به نوعی ستم به سایراقشارجامعه هستش.

بودجه کشورمیتواندنسبت به مسائل عمرانی سنگینی کندزیراشدیداکشورنیازمندانست وبرای اینکه به لعن ونفرین ایندگان دچارنشویم بایدازهزینه های بیخودی دربخش پرسنلی وسایرامورات جاری جلوگیری کنیم ونسبت به شکوفاکردن تولیدوخدمات ملی اقدام کنیم توجه هرچه بیشتربه بخش عمرانی وانجام کارهابه صحیح ترین شیوه هادران وباکیفیت های بالاترازحداستانداردوتوجه به تولیدوخدمات منجرب شکوفایی هرچه بیشترکشوردرزمینه های موجودواینده میگردد.

ماباپرداخت حقوقهای کهکشانی به برخیهاکه دارای اثربخش وکارایی وبهره وری لازم نیستندوهمچنین پرداخت بیشترین رقم بودجه کشوربه کارکنان وپیمانکاران شاغل دربخش دولتی خودبدست خودتورم رابیشترمیکنیم وزیادشدن تورم ارزوی قلبی دلالان ازریزودرشت که کافران نسبت به خداوندقادرهستندمی باشدزیرااین چنین افرادبادامن زدن به بحران وساختن بحران همه راوکشورراگام به گام عقب میرانندومنجرب عقب ماندگی بخصوص دربخش اقتصادی میگردندوتمامی زحمتهای انسانهای زحمتکش دربخشهای دولتی وخصوصی راکم رنگ یاازبین می برد.

اینکه مابیاییم هرسال یه مبلغی رابه عنوان جلوگیری ویاجوابگویی به تورم حاصله به حقوق کارکنان بیفزاییم این اشتباه دیگری است که صدمات زیادی ازجمله کاهش ارزش پول ملی،افزایش خودتورم،ایجادشکافهای درامدی معناداروظالمانه بین مدیران وکارکنان وسایرافرادوافزایش فقروثروت وبه طریقی فقرافرینی وورشکستگی بنگاههای اقتصادی ودرگیریهای متعددانهاباکارگرلن وهدررفتن وقت وهزینه دادگاه وکارفرما وکارگروبسیاری مسائل ریزودرشت میشود.زمانی مامی توانیم یک کشورراشکوفاکنیم که باایجاداتحاددربین مردم وخانواده هابه سرمایه گذاری پس اندازهایشان درایجادبنگاههای تولیدوخدماتی کوچک ومتوسط وبزرگ به عنوان مشاورکه ازوظایف بخشهای دولتیست فعال باشیم وانهارادرجهت شکوفایی اقتصادوبه تبع ان رفاه زندگی خودوملی هدایت کنیمنه اینکه باترساندن انهاازسرمایه گذاری دربخشهای تولیدی وخدماتی پول انهارابه بسوی بازاردلالی واحتکارونزول رهنمون کنیم وانهابه نامهای گوناگون موردکلاهبرداری قرارگیرند که اینهاهمگی دشمنی باخداست.

بجای درگیری دراختصاص بودجه به بخشهاوشهرهاواستانهاومنطقه هاکه هرکسی سعی کندخودرادرکوتاه مدت خوب جلوه دهدوبعدازان مشکلات گوناگون درهمان مناطق بوجوداید به یک برنامه درست وملی واینده نگرانه اقدام کنیم زیرااینگونه درتمام بلندمدت انجام وظایف خوب هرکسی دریادهازنده می ماندوهمگان بخاطراین احترام وسپاس خودرانثارفردمربوطه میکنند ماامیدواری ذهنهاوچشمهای خفته یابخواب زده بیدارشوندوبانگاهی عمیق وکلان ودوراندیشانه نسبت به موضوعات ومسائل اقدام کنند.

حرفهاوتحلیلهادررابطه بااین موضوعات خیلی زیاداست ولکن امیدواریم مسائل باکمک خداوندوتفکردرست  مابه راه صحیحی هدایت شوندوباعث نشویم مردم درزندگی خودمشکلات رابخاطرمنافع شخصی مان تحمل کنندباسپاس فراوان



تاثیرات روانی برنامه های تلویزیونی

تاثیرات روانی اخبار تلویزیون

 

این روزها آمار اخبار منفی در تلویزیون رو به افزایش است، اما این اخبار منفی چه تاثیری بر روح و روان ما دارد؟

خیلی وقت است که می‌دانیم محتوای احساسی فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی می‌تواند بر سلامت روانی ما تاثیر بگذارد. این تاثیرات مستقیم بر روحیه ما اثر گذاشته و روحیه‌مان هم بر جنبه‌های مختلف تفکر و رفتار ما اثر می‌گذارد. اگر برنامه تلویزیونی تجربیات روحی منفی (مثل اضطراب، ناراحتی، عصبانیت و تنفر) عنوان کند، این تجربیات بر تعبیر شما از رویدادهای زندگی خودتان، نوع خاطراتی که به یاد می‌آورید و میزانی نگرانی‌تان برای مسائل روزمره زندگی اثر خواهد گذاشت.

اما چرا به این موضوع پرداختیم؟ همه شما می‌بینید که این روزها اخبار منفی در تلویزیون به نسبت ۳۰-۲۰ سال گذشته به شدت افزایش داشته است. به همین دلیل ابتدا به این می‌پردازیم که اخبار منفی چه هستند و بعد دلایل اینکه چرا نشان دادن آنها تا این اندازه متداول شده است خواهیم پرداخت. و در آخر طرقی که این اخبار منفی بر روحیه و به ویژه تمایل شما برای نگران شدن درمورد مشکلات شخصی خودتان اثر می‌گذارد را بررسی می‌کنیم.

در دنیا اتفاقات بد زیادی می‌افتد و شاید درست باشد که مردم از این اتفاقات آگاه شوند. این «اتفاقات بد» شامل جنایات، قحطی و گرسنگی، جنگ، خشونت، ناآرامی‌های سیاسی و بی‌عدالتی می‌شود. اما رسانه‌های خبری هم تمایل بسیار بیشتری برای احساسی کردن اخبار خود پیدا کرده‌اند و برای همین هر نتیجه منفی یک داستان را صرفنظر از کم بودن احتمال وقوع آن پررنگ می‌سازند و با احساسی کردن اثر یک داستان خبری، از هر موقعیتی برای ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کنند. ازآنجا که این روزها تلویزیون پوشش خبری ۲۴ ساعته دارد، دیگر روزهایی که نقش یک روزنامه‌نگار یا خبرنگار توصیف بیطرفانه اتفاقی که در جهان رخ داده است بود، گذشته است -- بخاطر وجود ماهواره دیگر ثبت تصویری آنی اتفاق مقدور شده است. بنابراین نقش روزنامه‌نگار تفسیر رویداد خبری شده است و از تفسیر تا احساسی جلوه دادن یک خبر مرز بسیار باریکی است. همانطور که باب فرانکلین، پروفسور روزنامه‌نگاری سالها پیش گفته است:

«سرگرمی جانشین ارائه اطلاعات شده است؛ علاقه فردی به منافع عمومی برتری جسته است؛ قضاوت دقیق جای خود را به احساسی‌گرایی داده است.»

این روزها برنامه‌های خبری مجبور به رقابت با برنامه‌های سرگرم‌کننده تلویزیون هستند تا بتوانند تماشاگران خود را بالا ببرند و اینکار را با پررنگ‌ کردن موضوعات احساسی مثل جنایت، جنگ، قحطی و از این قبیل به قیمت از دست رفتن موضوعات مثبت‌تر انجام می‌دهند.

در سال ۱۹۹۷ با علم به اینکه موضوعات منفی احساسی در اخبار رو به افزایش است تحقیقی بر روی تاثیرات روانی تماشای موضوعات منفی اخبار انجام گرفت. سه برنامه خبری ۱۴ دقیقه‌ای ساخته شد. یکی صرفاً به بررسی موضوعات خبری منفی پرداخته، دیگری فقط موضوعات خبری مثبت را عنوان کرده (مثلاً افرادی که در مسابقاتی مثل لاتاری برنده می‌شوند، از بیماری نجات پیدا می‌کنند و امثال آن) و آخری به بررسی مسائلی پرداخته که از نظر احساسی خنثی بوده‌اند. سپس این برنامه‌ها برای سه گروه متفاوت از شرکت‌کنندگان پخش شد. همانطور که انتظار می‌رفت، آنها که برنامه خبری منفی را تماشا کرده بودند، پس از تماشای برنامه بسیار مضطرب‌تر و ناراحت‌تر از آنهایی شده بودند که تماشاگر برنامه مثبت یا خنثی بودند. 

اما آنچه این تحقیق را جالب‌تر می‌کرد تاثیر این اخبار منفی بر نگرانی‌های افراد بود. از هر شرکت‌کننده خواسته شد که نگرانی اصلی خود را در آن لحظه بازگو کنند و سپس به آنها گفته شد که در یک مصاحبه به این نگرانی خود فکر کنند. محققان دریافتند که آنهایی که اخبار منفی را تماشا کرده بودند، زمان بسیار بیشتری را به فکر کردن و حرف زدن درمورد نگرانی خود صرف کردند و به مراتب بیشتر از نگرانی خود فاجعه ساختند. فاجعه ساختن زمانی اتفاق می‌افتد که آنقدر به یک نگرانی فکر می‌کنید که کم‌کم از قبل آن به نظرتان بدتر رسیده و از واقعیت اصلی خود بسیار ناراحت‌کننده‌تر می‌شود -- دقیقاً همان از کاه کوه ساختن!

بنابراین برنامه‌های خبری منفی نه تنها شما را ناراحت‌تر و مضطرب‌تر از قبل می‌کند، بلکه نگرانی‌ها و اضطراب‌های شخصی شما را نیز تشدید می‌کنند. تصور می‌شود که موضوعات خبری مثل جنگ، فقر و قحطی افراد را به فکر کردن به این موضوعات تحریک می‌کند اما تاثیر اخبار منفی بسیار گسترده‌تر از این است -- می‌تواند نگرانی‌های شخصی افراد را که حتی ممکن است بی‌ارتباط با موضوع خبر باشد تشدید کند. از اینرو بمباران کردن مردم با منفی‌گرایی احساسی‌شده تاثیرات روانی واقعی دارند. باتوجه به این مسئله آیا بهتر نیست برنامه‌ریزان برنامه‌های تلویزیونی این تاثیرات را برای تهیه و تولید برنامه‌های خود که حاوی موضوعات و محتوای منفی است، در نظر بگیرند؟ 



شخصیت شناسی۱

به نام خداخالق زیباییها

 

باسلام وعرض ادب واحترام

 

همانطورکه میدانیدوبسیاری ازکارشناسان جهان تاکیددارندوجنات ظاهری مابخش زیادی ازشخصیت مارانمایان میسازدوبخش دیگری ازان دررفتارووگفتارمانمایان میشودالبته شناخت شخصیت افرادوحالات روحی انهازمانبراست وبخاطرهمین هستش که روانشناسان تاکیددارنددختروپسرقبل ازازدواج هرچه مدت طولانی تری باهم درارتباط تعریف شده حدومرزدارباشندبیشترنسبت به شخصیت وحالات روحی ورفتاری همدیگرپی می برندواشکالات واشتباهات خودرااصلاح وکم میکنندواین به دوام وقوام زندگیشان دراینده کمک فراوانی میکند.

 

من دراین نوشته ونوشته های بعدی انچه راکه طی مقالات گوناگون ازشخصیت شناسی باتوجه به ظاهرافرادخوانده ام راخدمتتان ارائه میکنم. ولی بایدعرض کنم این مواردی که بنده دراینجامی نویسم قابل تعمیم نیست ممکنه بخشهایی درست وبخشهایی دررابطه باافرادنادرست باشه ولی اطلاعاتیه که میتوانیدامتحان کنیدتادرستی یانادرستی انهارادریابید.

 

بایدعرض کنم نوع پوشش ما،نوع غذاهایی وشیرینی هاونوشیدنیهایی که دوست داریم،نوع لوازم ووسایل شخصی که استفاده میکنیم،نوع قیافه ظاهری مامثل صورت،بینی،رنگ چشمها،لب ها،چانه وپیشانی،انگشتان دست،رنگهایی که استفاده میکنیم درپوشش یابرای ارایش جنبه هایی ازشخصیت ماراطبق مطالب نوشته شده دراین مقالات ظاهرمیسازد.

 

اول ازچهره شناسی شروع میکنیم بنده مطالب رابصورت خلاصه ومفیدخدمتتان عرض میکنم.

 

چانه بزرگ وبرجسته؟قاطعیت،رقابت جویی،وپرخاشگری/ چانه کوچک؟ارام وصلح طلب / گونه کشیده وبرجسته؟گونه سینمایی هستش / پیشانی بیرون زده؟تخیل گراوابتکاروخلاق / پیشانی شیب داربه سمت عقب؟حافظه قوی وواکنش سریع به اعمال / پیشانی صاف؟تصمیم گیری فی البداهه وپذیرای عقایدونظریات جدیدومتفاوت / برجستگی گوشتی بین ابروها؟اراده قوی وراسخ،همت درانجام امورزندگی / برامدگی استخوانی بالای ابرو؟احترام به قوانین ومقررات / ابروهای پرپشت؟تفکرمبهم وشنونده خوب اطلاعات  / ابروهای پیوسته؟تفکردایم،دارای مشکل دراستراحت  ابروکمانی؟ارتباط خوب ،یادگیری بامثال های کاربردی / ابروهای صاف؟برخوردمنطقی باامور / ابروهشتی؟ریاست طلب،درستکار.

 

بینی بزرگ؟ح دارای حس ریاست،علاقه مندبه ایجادتغییروتحولات / بینی بلند؟احساس نیازبه تسلط به محیط کار / بینی کوتاه؟پایان دهنده به کارهاوسخت کوش / بینی بلندوصاف وبدون انحنا؟منطقی،برنامه ریزی بلندمدت / بینی مقعر؟احساساتی،نیازمندبه قدردانی اززحماتش / بینی باپره های بازوعریض؟بامحبت،تلاش برای موفقیت خانواده / بینی کوچک؟مستقل،حمایت کمی ازاطرافیان میکند / بینی سربالا؟انجام صحبتهای نسنجیده،شنونده خوب / بینی نوک پهن وگوشتی؟بدنبال کسب امنیت مالی،مال اندوز / بینی نوک گرد؟ هنردوست وزیبایی طلب / بینی نوک نازک؟ولخرج. 

 

درنوشته های بعدی دررابطه باسایرموارددررابطه باشناخت شخصیت افرادمطالب دیگری خدمتتان بیان میشودبازهم عرض میکنم شمااین مطالب راخودتان امتحان کنیدوکاملابررسی نماییدتابه درستی ونادرستی اشان پی ببریدچون همه انسانهاشخصیت های پیچیده ایی دارندودرموقعیتهای گوناگون رفتارهای متفاوتی انجام میدهندشخصیت لایه های پنهانی زیادی داردکه شناخت کامل زمان زیادی میبرددرتمام لحظات زندگی موفق وشادباشید.

 

مواظب حرفهاورفتارهایمان دررا بطه باسایرین باشیم زیرابابخشش انهانیزبسیاری ازحرفهاورفتارهافراموش نمیشوند.

 



ویژگیهای افرادخوداتکا وخودباور؟۲

بنام خداوندقادرمتعال

باسلام وعرض ادب وارادت حضورهمه بزرگواران

درمقاله قبلی ازویژگیهاوخصوصیات افرادخوداتکاوخودباورنوشته کوتاهی خدمت دوستان ارائه شددرادامه همان برخی دیگرازاین مواردبیان میشودوگفتنی همه اینهامهارتی اموختنی وعملی است وهمگان توانایی ایجادانهارادرخودشان دارند

اماویژگیهای افرادخوداتکاوخودباور؟:

۱-انان پیش قدم وپیش گام درپیشنهادواجراوعملیاتی کردن نظریات جدیددرامورهستندواین قدرت رادرخودبه وجوداورده اندوپرورشش داده انددرکارهاطراح وارائه کننده ارزشهای جدیدند.

۲-قدرت هماهنگ سازی درکارهاوجریانات عمومی زندگیشان رادارندوتوان ایجادموازنه وهمسویی میان فعالیت های مختلف رادرخودودیگران دارند.

۳-درکارهاصعه صدروصبوری دارندوازدیدگاههای دیگران خودرابرخوردارمیسازندودرمسائل مهم وتاثیرگذارباافرادصاحب صلاحیت وصاحب نظرمشورت میکنندوبادیدی معقولانه تصمیم میگیرند.

۴-توان کنترل عواطف واحساسات وهیجانات خودرادارندودرزمانی اجازه بروزبه انهارامیدهندکه شرایط ووضع موجودراسنجیده باشندونسبت به عواقب ان اگاه شده باشند.

۵تمرکزشان برروی کاری که درجریان است راحفظ کرده واجازه حواس پرتی بخودرانمیدهندوفقط به همان چیزی که درهمان لحظه درحال وقوع است متمرکزمیشوند.

۶-حتی دردشوارترین شرایط برانچه صحیح است تاکیدوتوجه دارندوپایداری درانجام انچه اکنون صحیح است رادراجرای ان دارندواین انان راشادواعتمادبه نفسشان رابالامیبرد.

۷-اندیشه های سالم وخلاقانه دارندوهمیشه قدرت تفکروتعقل وتحلیل خودراازاوضاع وشرایط بالامیبرندوبیش ازسایرین ازاندیشه های خودکارمیکشند.

۸- ارضای نیازهای توهمی وتصنعی رامستلزم صرف هزینه گزافی ازجریانهای سیال عصبی خویش وهزینه های بیهوده مادی میدانندواینکارراانجام نمیدهند.

۹-اجازه نمیدهندتمایلات پست شان مانع ازتحقق بلندپروازیهایشان گرددمیداننددرجه اراده اشان بستگی به موثربودن وواکنش انهادربرابرتمام اوضاع واحوال نامساعددارد.

۱۰-ازبن بست هابه عنوان فرصت یادگیری استفاده میکنندوخودرانمی بازندبه مهارت اهمیت میدهندودرحوزه های مشخص مهارتهای خودراباخوداموزی ویااموزش دیدن بالامیبرند.

۱۱-میداننددیدن تجربه هابانگاهی تازه منجرب بن بست شکنی درحوزه های گوناگون میشودواعتقاددارندنتایج پایداربه زمان بیشتروتلاش منسجم ترنیازدارد.

۱۲-میدانندتمرین منجرب کمال است ودرمسیرکسب تسلط برموضوعی ممکن است دچاراشتباهات کوچک وبزرگ متعددی شوندولی خودرافاقدصلاحیت نمی بینند.

باسپاس ازاختصاص لحظات ارزشمندتان،لحظات زیبا و شادی برای همگان ارزومندم.



بخشهایی ازکتاب رازموفقیت۱

بنام خدامحورمهربانی

باسلام وعرض ارادت حضورهمه بزرگواران

طی چندنوشته بخشهایی ازکتاب رازموفقیت رامی خوام خدمتتان بیان میکنم زیرامطالب مفیدوموثری وجالبی داره که دربخشهای مختلف زندگی قابل بکارگیری است ومی تواندنیروی محرکه ایی برای پیش رفتن باشد.

موفقیت وکامیابی درزندگی درهمه ابعادوپیش رفتن درمسیر،دست یابی به اهداف،رسیدن به ارامش ،دست یابی به خوشبختی یااحساس یابوجوداوردن است.

برای دست یابی به موفقیت؟ازادکردن نیروهای درونی یعنی فرایندمجموع نیروهاییی مثل شعورواگاهی،قدرت ذهنی وجسمی،عشق وعلاقه،ایمان وپشتکارواراده،شادی،کنجکاوی ومحبت،داشتن ذهنیت مثبت وجهت مثبت وداشتن انرژی سرشاروقابل ملاحضه است.

مثلث سه ضلعی موفقیت نظم وارامش،برنامه ریزی ودقت،سرعت عمل وزمانشناسی است.

تغییردادن نگرش منجرب تغییردادن زندگی است،داشتن رفتاروبرخوردملایمتروراحت تربامسائل، داشتن ارزوهای معقول منجرب دست یابی به مرحله افرینش است، باورداشتن به راه وهدف خود ومنعطف بودن به جاوبه اندازه کافی،باورهای مثبت عامل هدایتگرانسان به سمت موفقیت است.

داشتن تدارکات منطقی ومعقول برای روزمبادا،مشتاق پذیرفتن وداشتن چیزی،انجام پالایش درون وذهن وضعیف وبی اثرکردن ترسهاوموضوعات ومواردومسائل توهمی ومنفی وجایگزینی انهابامواردمثبت وواقعی وانچه که می خواهیم وجودداشته باشدوتمامااینهابه نفع ماعمل میکند.

تجسم کردن موفقیت،کلیدهای موفقیت؟برنامه ریزی،خودباوری،حرکت،جرات،خودتشویقی،بلندنظری وبلندپروازی معقول،بایدبدانیم برخی ازاهداف ماواقعاچقدروتاچه حدی ارزش هزینه کردن رادارند؟

پله های نردبان کامیابی؟خودشناسی وخودباوری یعنی کشف تواناییهاواستعدادهای خود،هدف گذاری یعنی داشتن اهداف چالش برانگیزوروشن ولی نه انچنان سخت که نرسیدن به ان یاس ایجادکندواعتمادبه نفس راپایین بیاورد،برنامه ریزی وعمل به ان وتلاش اگاهانه،داشتن پشتکار واستقامت وصبروانعطاف پذیری،نتیجه گیری دلخواه اینگونه است.

موفقیت انتهانداردویک مسیراست یک مسیرچندجانبه ودرابعادمختلف بوجودمی اید،مسولیت پذیری درمقابل زندگی خویشتن،جدی گرفتن مشکلات وحل انها،این خودافرادندکه تحول ایجادمیکنندهمیشه بادرنظرگرفتن واقعیتها،هدف گذاری وبرنامه ریزی کنیم.



قانون کاربصورت کلی۱

به نام خداوندیکتا

باسلام وعرض ارادت حضورهمه بزرگواران

طی چندمقاله می خواهم قانون کاررابصورت کلی خدمتتان بیان کنم زیرادانستن اینهاهم برای کارکنان وکارافرینان وکارفرمایان وکارگران وبخش متخصص مدیریت میانی سازمان ومشاوران سازمانی ضروریست ودانستن انهاموجب جلوگیری خواسته یاناخواسته بی عدالتی به افرادمیشود.

قانون کارطی دوازده فصل وبادویست وسه ماده وبایکصدوبیست ویک تبصره در ۱۳۶۹/۸/۲۹ به تصویب رسیده است وبصورت کلی می توان انرااینگونه جمع بندی کرد.

فصل اول قانون کار شامل تعاریف کلی واصول هستش وطی شش ماده به تعریف کارگر وکارفرماوکارگاه ونماینده کارفرما وماده ششم ان بااشاره به چهاراصل قانون اساسی شامل اصلهای ۴۳-۲۸-۲۰-۱۹ به ازادی افراددررابطه باانتخاب شغل وبرابری افرادازهررنگ ونژادی تاکیدمیکند.

فصل دوم قانون کارباعنوان قراردادکاردارای بیست وهفت ماده وبیست تبصره باچهارمبحث است که مبحث اول شامل تعریف قراردادکاروشرایط اساسی انعقادان به تعریف قرارداد،شروط،صحت وثبت مشخصات طرفین ودوره ازمایشی کارووضع مالکیت کارگاه وهمچنین به کارازطریق مقاطعه می پردازدوبیان میکندقراردادبصورت شفاهی یاکتبی کلیه قوانین رابایدرعایت کند. این مبحث هفت ماده هستش. 

مبحث دوم عبارت ازتعلیق قراردادکاراست که هفت ماده به ان می پردازدومواردی که منجرب تعلیق قراردادکارمیشودراعبارت ازقوه قهریه وحوادث غیرقابل پیش بینی،توقیف کارگر،دوران خدمت وظیفه میداندوبه عدم پذیرش کارگرومرخصی کارگرمی پردازدکه کارفرمابعدازتوقف واتمام مواردمربوطه وراه اندازی مجددمحل کارموظف به برگردندن کارگران به کارمربوطه هستند وبه کلیه مواردمربوط به تعلیق قراردادکارمی پردازد.

مبحث سوم ازفصل دوم به خاتمه قراردادکارطی هشت ماده پرداخته وتشریح میکندخاتمه قراردادکاربه دلایل فوت،بازنشستگی،ازکارافتادگی کلی،انقضامدت قرارداد،پایان کار،استعفا وقصورکارگرازانجام وظایف است که به ازائ هریکسال کاریک ماه سنوات به وی پرداخته میشود وقراردادخاتمه پیدامیکند. نماینده کارگران جزموارداین مبحث است.

مبحث چهارم به جبران خسارت وپرداخت مزایای پایان کارطی پنج ماده تاکیددارد وتعلیق قراردادکارناشی ازقوه قهریه یاازکارافتادگی ویاازطرف کارگرکه برای ان به ازاهریکسال کارسی روزحقوق پرداخت شده وقراردادفسخ میشود وبرای کاهش توانایی جسمی وفکری کارگرناشی ازکارمربوطه دوماه حقوق به ازاهریکسال کاربایدپرداخت شود.



ديکشنري آنلاين